loading...

لیلایی

خانم "پریماه اعوانی"، شاعر ایرانی و از برگزیدگان مرحله‌ی نخست هفتمین دوره‌ی جایزه‌ی شعر احمد شاملو است. پریماه اعوانی خانم "پریماه اعوانی"، شاعر ایرانی و از برگ...

بازدید : 4
پنجشنبه 7 خرداد 1404 زمان : 5:16
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

لیلایی

خانم " پریماه اعوانی"، شاعر ایرانی و از برگزیدگان مرحله‌ی نخست هفتمین دوره‌ی جایزه‌ی شعر احمد شاملو است.

پریماه اعوانی

خانم " پریماه اعوانی"، شاعر ایرانی و از برگزیدگان مرحله‌ی نخست هفتمین دوره‌ی جایزه‌ی شعر احمد شاملو است.
از وی تاکنون چند مجموعه شعر مستقل و مشترک چاپ و منتشر شده است، از جمله:
- از حاشیه هجده، نشر افراز
- داو دوم، نشر مهر و دل (مجموعه شعر مشترک)
- جادونامه‌ی آنتالوس، نشر افراز
- طغیان دور، نشر گوشه
- پرسه‌های متلاشی
و...

◇ نمونه‌ی شعر:
(۱)
[سالمرگ]
که سال مرگ است
که سالمرگ مرگ است

که وبال مرگ بر سال و وبال سال بر مرگ و
مرگ در ارگ و رگ و رگبار و
رگبار بر سر هزار شیشه‌ی شکسته‌ی چشم می‌بارد و
سال جاری از مرگ و
رگبار مرگ
بر این‌همه چشم زیبا و قوهای شناور بر گور
چیزی از چشم برایتان گشوده‌اند و چشم‌ها از شما ربوده‌اند، آیا کافی نیست؟
آیا می‌بینید؟ آیا می‌بینید که بر روی سالمرگ مرگ نشسته‌اند و با استخوان‌هایتان بر سر کاسه‌های تو خالی چشم می‌کوبند؟

زنده باد کاسه چشم!

چون جنازه‌ی تو شیب دارد
همه فرو خواهیم ریخت
چون جنازه‌ی تو شیب دارد
همه بر تو خواهیم ایستاد
چنان که می‌افتیم
چنان که بر می‌خیزیم از خواب تو‌‌‌ای رمز!
ای اسم و
ای اسم رمز!

بر مرز‌‌‌ای رمز! تو برخیز از گور!
چراغ ما مردگان باش
لیس بزن استخوانی را که از خشم نمی‌لرزد!
گرمش کن
لالایی جمجمه بخوان
نفت شو و دود شو و چون شیپوری صدایمان بزن که بر قبر تو چون موم از شرم، از این غیبت طولانی آب شویم!
چون شیپور از گور صدایمان بزن از دور!
آخرالزمان‌مان باش
و تمام.

نمایی که بیفتم
که شهد شوم برای گلی صورتی
که بوزم زیر سنگ قبرهای مرمر به هیبت جوانی وارسته که در باد می‌میرد

چون شیپور از گور صدایمان بزن از دور!
ما را بخوان به نام، به بازگشت
ما را بخوان به کشتی سوراخ
ما را ببر به خروش موج
ما را بخوان که بیقبرستان دربه‌در آب هواییم و دهان گشادمان از قلب‌هایمان بزرگ‌تر است

-"می‌ترسم اگر اینجا بمانم و اینجا بمیرم قلبم کوچک‌تر از دهانم باشد"-

قلب ما را بزرگ کن
جا شو‌‌‌ای رمز‌‌‌ای اسم رمز
و به ما بیاموز بمیریم

ای اسم!‌‌‌ای رمز!
ای پرچم بیچارگی
و حلب و امید
ای تنها امید
به ما بیاموز وارسته بمیریم.

(۲)
امید است
که دایره‌ی خالی
نوری که شبچراغ
فرمان چیست که از چه می‌روید
بلندایی به خواب ساقه‌ای و شبی به روزِ روزنه‌ای
گوزن زخم‌ها سوزنی در بیابانِ آب‌ها
زیبایی مُردار
نمایش محتضر بر سکوی خون
سایه‌ی شکنجه‌گر محزون
در برج غریبه‌ی همه‌ی چشم‌ها
که می‌بیند
که می‌بیند و می‌چشد آن چه به چشم می‌آید را چون شکوفه‌ی شوکران
چه تشنه و چه کف دستی
روان
رونده‌ای در این گلو
روان
ریخته
جاری جریانی چیست بر قلب بوتیمار کوبنده
بر هر باد بی‌جهت آباد و آبادیِ هزار باد و بی‌باد و بی‌یاد
سفینه‌ی تشنگی
ستاره‌ی دنباله‌دارِ دارها
غریب در تاریکی چاهِ بزرگ
اژدهای خفته‌ی خوناب‌ها
تاریخِ ناتوانیِ استخوان‌های عبث بر پیشانی مردگان
دامن بیداد
دشت برهوت بزهایِ غم، خیره به بَزک کرده‌های صخره‌ای بلند
مَردمِ چیستی و چرا این آسمان بر سرت از کیست فرو می‌ریزد
بٌزک‌ها و بهارها
بَزک کرده‌های غم بزرگ
مَردمِ چیستی، از چه جان می‌گیرد این گلوت
بی‌جان در بستر کیستی؟
که بمیرد این بز شایسته و ناامید
که هیچ بهاری
که هیچ بهاری.

(۳)
راه تو رفته است
و راه رفته روی راه مانده افتاده است
بی‌جان

و گرگ سفید بر خواهد خواست
و شب بر دنده‌های شکسته
شب‌پره نور خواهد شد
و شب / نقره‌ای در دهان گرگ
ماه کاملی که جیوه می‌چکد از پلک‌هاش
و شب چون زحل چرخ خواهد زد و
گرگ سفید قلب تو را خواهد درید
ای مقاوم!
ای انگشت شکسته‌ی اشاره!
ای نقض و منقرض!
گرگ سفید قلب تو را خواهد درید
و بر مرده‌ات
خواهد ایستاد
درفش راه بر بادها
استخوانی که می‌کوبد بر حلب: اینک ایست!
که راهِ ادامه نشسته به زاری قلب‌ها
آن‌جا که برای ابد محو می‌شوی و
یخی آراسته
یخی از هیاکل عجب
یخی از دنده‌های ماموت
یخی از دوردست مفلوج
از زبان بریده‌ات در حلق
از گلوی جوشیده‌ات به دور زنجیرها
یخی به عزای شعله‌های قلب
به بلندای آب
به بلندای اشک
بر تو خیره
و تو را می‌پوشاند
و تو برای همیشه آب می‌شوی
شبنم هراس‌ها!
غول بازنده!
قطره!
قطره‌ی بی‌گناه!
بخار افیونی توده‌ها!

ای شیب!
ای دره‌ی همیشه‌ مرگ!

(۴)
در تاریخ تن
چه تنها​یی مرده!
و من تو را می‌دوم
می‌‌شمارم
می‌‌ایستم
و
شرم تن می‌کنم‌‌‌‌ای کشته
از زیبایی‌ت!
خروس‌خوان هر شامگاه.

(۵)
‌ای سَر!
تکان بخور که با منی
که می‌افتی
برای رمز
همرزمم باش
قسم بخور به انگشت اشاره
به پای معلق
به پای برهنه
به انگشت‌هایش
به چشم کور
به دنده
‌ای سَر
‌ای بی‌ سر و ته!
بیرون بیا از زبانِ سخت‌پوستان و بدرخش!
مثل کف خیابان
و
تنی که خواهم مُرد هم‌جوارش
‌ای زبان
تن شو و بمیر!

گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی

┄┅═✧❁💠❁✧═┅┄

سرچشمه‌ها
https://t.me/newsnetworkraha
https://t.me/mikhanehkolop3
https://t.me/leilatayebi1369
https://t.me/rahafallahi
http://nowrahan.com/mores.aspx?s=44&mm=1142&id=1
https://www.gisoom.com/search/book/author-487099
https://baangnews.net/20615
https://avangardha.com
@Adabiyat_Moaser_IRAN
و...

برچسب ها پریماه اعوانی,
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 19
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 32
  • بازدید کننده امروز : 33
  • باردید دیروز : 45
  • بازدید کننده دیروز : 46
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 674
  • بازدید ماه : 2586
  • بازدید سال : 7063
  • بازدید کلی : 79760
  • کدهای اختصاصی